پرنسس دیاناپرنسس دیانا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

دیانا;مسافر زیبای پاییز

نذر نامه

یا صاحب الزمان!! فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم او را برای ظهور نزدیکت برگزین وحفظ کن یا مسیح حسین! یا علی اصغر! ادرکنی ...
9 آبان 1393

گذر زمان.....

دخترم! این متن زیبارو  زن دائی نوشین دیروز واسم فرستاده بود.بس که قشنگ بود وعین واقعیت منم ترجیح دادم بذارم تو وبلاگت تا شاید هر دوستی که این مطلبو میخونه واسش تلنگری باشه از گذر عمر و غنیمت شمردن زمان حال: گله ها  را بگذار! ناله هارا بس کن! روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی! زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگ تو را... فرصتی نیست که صرف گله وناله شود! تا بجنبیم تمام است تمام!! مهر دیدی که به بر هم زدن چشم گذشت..... یا همین سال جدید!! باز کم مانده به عید!! این شتاب عمر است... من و تو باورمان نیست که نیست!! ...
8 آبان 1393

فرزندم مهمان خانه ام.....

بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم "فرزندم مهمانی در خانه ام هست و روزی از کنارم میرود" روزها با سرعت عجیبی می گذرد و او به زودی زود از من  جدا میشود.به خودم گفتم:کدام مهمتر است؟نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟و کدام یک مهمتر است:خانه یا اخلاق و روحیه وحسن تربیت فرزندم؟ چون دانستم که او مهمان خانه من است،این باعث شد اولویتم را تغییر دهم،بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام،وطبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزهارا بدون هیچ قید وشرطی رها کردم. از عصبی شدن و داد و فریاد زدن ک...
6 آبان 1393

دیانا شده یه طوطی....

چند روزی هستش که خاله زهرا رفته مسافرت تا خستگی چند ماه نگهداری از دخترک شیرین زبون ما از تنش در بیاد. واسه همین امروز شمارو گذاشتم خونه خاله فاطمه.مثل همیشه دختر گلی بودی وخاله خیلی از شما راضی بود.وقت ناهار هم رفتیم خونه مامان جون.تا غروب اونجا بودیم تا بابا هم از سرکار اومد.وقتی داشتم باهات بازی میکردم شروع کردم به آموزش رنگها.وقتی رنگ زرد بهت نشون دادم و گفتم دیانا این زرد...شما هم سریع گفتی:درد  دیانا این آبیه ...میگفتی: آبو غروب مامان جون کار داشت رفت بیرون.گفتیم دیانا مامان جون رفت...دستهاتو به نشونه تعجب باز میکردی میگفتی رفت.. مامان فدات بشه که دوست داری هر کلمه ای که میشنوی رو سریع...
1 آبان 1393

بوی آبان....بوی عشق

آبان را دوست میدارم                         چون ماه من است،چون ماه توست...                        ماهی که من وتو هر دو در آن ،بودن را آغاز کردیم... آبان را دوست دارم                     چون ماه تولد دوباره من است            &...
1 آبان 1393

مهارتهای جدید دیانا خانم

1 -وقتی از پشت در صدای آمدو رفت همسایه ها میاد یا صدای آیفون و زنگ موبایل: دستهاشو با تعجب تکون میده و با صدای آروم میگه :کی بو.....؟ 2-وقتی میگیم :دیانا!نی نی رو ناز کن.. دستهای کوچولوشو به عروسکهاش میکشه و میگه: نا..... 3-تی تی(یعنی لباس) 4-وقتی تب لت محمد مهدی رو میگیری: با انگشت شست کوچولوت تند و تند صفحه رو عوض میکنی 5-کلا دختر گل ما عاشق حرف زدن هستش و هر کلمه ای رو که بار اول بشنوه تکرار میکنه.مثلا چند روز پیش راکت پینگ پنگ امیر محمد دستت بود.خاله زهرا گفت دیانا این راکته..یکدفعه دیانا خانم در کمال تعجب گفت داکت...       ...
28 مهر 1393

پاره تنم!روزت مبارک

کتابش را بستم جامدادی روکه چند دقیقه پیش از شدت عصبانیت پرت کرده بودم برداشتم.مدادهاش رو یکی یکی توش چیدم. کنارش نشستم.بغلش کردم.سرش را بوسیدم.موهای عرق کرده اش رو.پیشونیش رو.گونه بر افروختش رو. گفتم نمی خوام هیچی بشی.نمی خوام دکتر و مهندس شی.میخوام یاد بگیری مهربون باشی. نمیخوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری.میخوام تا وقت داری کودکی کنی و شاد باشی.شاد باش و سرزنده. قوی باش حتی اگه ضعیف ترین شاگرد کلاس باشی.... بهش گفتم تو بده بستون درس و امتحان و نمره هر چی تونستی یاد بگیر ولی حواست باشه از دنیای قشنگ خودت چیزی مایه نذاری. کنار هم نشستیم و پاپکورن خوردیم و فیلم دیدیم ومن تمام مدت به خودم و به زندگی ای...
16 مهر 1393

روزگار غریبی است.....

دیانا جونم! همیشه در زندگی افراد تنگ نظرو کوته فکری هستند که هیچ وقت نمیخوان خوبیهای آدمو ببینن.مدام در حال تحقیر کردن و کوچک شمردن خوبیهای طرف مقابل و در عوض مثبت جلوه دادن رفتارهای زشت وقبیح خودشون هستند. اینها انسانهای سست عنصر و بی اراده ای هستند که بخل و حسد تو وجودشون ریشه دار شده و به جز خودشون فرد دیگری رو لایق محبت و احترام نمیبینند در حالیکه با این رفتارها درماندگی خودشونو فریاد میزنند.  دخترم! تو فرشته پاکی هستی که از همه صفات زشت و غیر انسانی به دوری. تو دل پاک و بی کینه ای داری که نمیتونه رذائل انسانی رو باور کنه..... پس دستهای کوچک و ظریفت رو به سمت بهشتی زیبا بالا ببر وبرا...
15 مهر 1393