مهارتهای جدید دیانا خانم تو چهارده ماهگی
یه روز که دخترک شیرین زبونم داشت با اسباب بازیهاش بازی میکرد و تو حال خودش بود دیدم فلش کارتهای حیواناتو میگیره تو دستهاش و با دیدن هر عکس صدای اون حیوونو در میاره.اولش گفتم شاید بدون دقت به عکسها داره با خودش حرف میزنه ولی دقت که کردم دیدم مثلا فلش کارت ببعی(دیانا به شیپ میشناسه) تو دستاشه و میگه بع بع.الهی فداش بشم که فرق خروس(که دیانا به روستر میشناسه) رو با مرغ نمیدونه و با دیدن مرغ هم میگفت قو قو.... جدیدا به همه مردها میگه عمو.منم همش براش توضیح میدم که باید به دوستهای بابا بگه عمو و به بقیه بگه آقا.چند روز پیش تو آسانسور یکی از همسایه هارو دید یه دفعه بهش اشاره کرد و گفت آقاااا الهی مامان فداش بشه که خونه مامان جونو خیلی دوست د...
نویسنده :
مامان
8:52