پرنسس دیاناپرنسس دیانا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

دیانا;مسافر زیبای پاییز

دومین شب یلدای دختر پاییزیم

1393/10/13 7:45
نویسنده : مامان
584 بازدید
اشتراک گذاری

دختر مهربونم!

امسال به خاطر اینکه شب یلدا با ماه صفر همراه شد و به خاطر کسالتی که مامان جون داشت و تا آنژیوگرافی نمیکرد خیالمون راحت نمیشد تصمیم گرفتیم شب یلدارو تو یکی دیگه از شبهای زمستون برگزار کنیم.با اینکه درمان مامان جون با موفقیت انجام شد و همه کارها خوب پیش رفت ولی ترجیح دادیم به خاطر روحیه مامان جون و اینکه مامان جون بیشتر استراحت کنه ، شب یلدای با تاخیرمونو خونه خاله زهرا برگزار کنیم.

از اونجایی که دوست نداشتیم همه کارها رو دوش خاله زهرا باشه قرار شد هر کسی یه مدل غذا درست کنه و با خودش بیاره.خاله فاطمه سوپ درست کرد چون  مامان جون خیلی دوست داره و واسه شب مناسب تره.من لازانیا پختم و خاله زهرا علاوه بر تزیینات میز یلدا و آماده کردن انواع ژله های اناری،کوکو سیب زمینی پخت و دایی مرتضی هم از رستوران کوفته تبریزی خرید.

اون شب هم مثل همیشه خیلی بهمون خوش گذشت و کلی خندیدیم و عکس یادگاری انداختیم و جای خانواده دایی سعید که یلدای سال قبل کنارمون بودنو سبز نگه داشتیم.دلشکسته

نکته قابل ذکر از دیانا جونم اینه که وقتی داشتیم دور میز یلدا عکس مینداختیم پشت سر هم میگفت انیر.در حالیکه امیر محمد در حال تماشای  تلویزیون بود.خلاصه با دقتی که مامان جون داشت و با تعقیب کردن نگاه دیانا که به انار خیره شده بود فهمیدیم دومین کاربرد کلمه انیرتوسط دیانا خانم یعنی انار.آخه دیانا عاشق انار و هر وقت میریم خونه مامان جون پا به پای مامان جون انار میخورهخنده

و در اخر میز شام شب یلدا 93

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان ریحانه
13 دی 93 15:39
خدا رو شکر که حال مامانتون خوب شده و باز هم خدا رو شکر که شب به یاد ماندنیو پشت سر گذاشتید همیشه خوش باشید عزززززززززززززیزم
مامان
پاسخ
مرسی گلم.خدارو شکر.همیشه به مامانم میگم بس که نوه هاتو دوست داری و در خونتون همیشه حتی تو مریضی هم به روی نوه های کوچولوتون باز بوده دعای این فرشته کوچولوها بلارو از خونتون دور کرده و میکنه.ما هم امیدواریم جمع چهارنفره شما دوست عزیز هم همیشه خوش و سلامت و گرم باشه
مامان آنیسا
16 دی 93 11:15
آفرین به مامان باسلیقه چقدر زحمت کشیدین چه غذاهای خوشمزه ای
مامان
پاسخ
جای شما خالی بود