باز هم از خوش قدمی دختر گلم..........
دختر خوش قدم ما!
از وقتی پا تو زندگی مامان وبابا گذاشتی ،همش واسه ما خیر و برکت آوردی.اینبار هم بابا مهدی با سعی و تلاش خودش و توکل بر خدا و خوش قدمی فرشته کوچولوی خونمون تونست تو رشته دلخواهش در مقطع دکترا قبول بشه و خستگی درس خوندن از تنش در بیاد.وقتی بابا دیروز اسمشو تو افراد قبول شده دید اول روی گلتو بوسید بعد کف پاهای کوچولوتو. چراکه هر دومون یقین داریم که گرمای حضورت تو زندگیمون تکمیل کننده همه داشته ها و نداشته هامون شده.
البته واسه مامان هم بی خیر و برکت نبودی.چون کار مامان از یه درمونگاه شلوغ و دور از محل سکونتمون به یه درمونگاه خلوت و فقط شیفت صبح و خیلی خیلی نزدیک خونمون(با فاصله سه تا خونه) تغییر پیدا کرد و خیلی راحت تر از قبل و هر ساعتی که دوست داشته باشم میتونم بیام تو آغوشت بگیرم.
اینجاست که همه میگن دختر یه نعمته......
فدای دختر پر برکت زندگیمون بشیم الهییییییی......