پرنسس دیاناپرنسس دیانا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

دیانا;مسافر زیبای پاییز

همیشه اولش خوبه،همیشه آخرش سخته......

1393/5/21 23:06
نویسنده : مامان
389 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ظهر دایی سعید اینا عازم بازگشت به ابوظبی شدن و مارو با کلی خاطره از خوشگلهای عمه تنها گذاشتن.غمگین دیشب واسه خداحافظی همه خونه مامان جون جمع شدیم.یادش بخیر.شب اولی هم که تازه رسیده بودن همه اونجا جمع بودیم ولی چقدر این دوشب با هم متفاوت بود.غمگینبچه ها تا آخرین لحظه با هم بازی میکردن و صدای خوشحالیشون کل فضای خونه رو پر کرده بود.آرنیکای قشنگم که اونقدر احساساتی شده بود که چند بار تقاضا کرد دیانارو تو بغلش بذارم تا خودش تنهایی بغلش کنه.بوسآرنوشای مهربونم روزهای اول که تازه اومده بودن وقتی بهش میگفتن: اینجا بهتره یا ابوظبی؟میگفت ابوظبی .ولی ظاهرا روزهای آخر در جواب این سوال گفته:گرمسار بهتره.چون تو گرمسار محبته!!!بوسمحبتالهی عمه فدای این احساس پاک و قشنگت بشه که با این حرف دل همه رو کباب کردیبوسموقع خداحافظی هم امیر محمد و محمد مهدی کاسه آب به دست جلو در ایستاده بودن که محمد مهدی یه دفعه جو گیر شده و شروع کرد به حلالیت طلبیدن از آرنیکا که تو ماشین نشسته بود. داد میزد میگفت :آرنیکا ببخش اذیتت کردم.همش شوخی بودقه قههامیر محمد هم اونقدر هول شد که کاسه آبشو ریخت رو صورت مهدی.هم تو اون لحظه خداحافظی بغض کرده بودیم هم از کار این دوتا وروجک خندمون گرفته بود.خندونکنمیخواستم این پست  رو غمگینش کنم.مطمئنا به خوشگلهای عمه در کنار پدر و مادر مهربونشون و با داشتن اون همه امکانات بیشتر از بودن تو ایران خوش میگذره.ما هم همیشه به یادشون هستیم و واسه سلامت وسعادتشون دعا میکنیم.بوس

پسندها (7)

نظرات (2)

مامان افسانه
22 مرداد 93 2:11
فرشته های ناز هر کجا هستین کنار مامان بابای مهربونتون شاد و خوشبخت باشین دوست عزیزم ان شاالله خیلی زود بازهم دور هم جمع میشید و کلی لحظه های قشنگ و با هم تجربه میکنید
مامان
پاسخ
مامان آنیسا
29 مرداد 93 9:03
همیشه لحظه خداحافظی سخته ولی همینکه آدم بدونه اونجا شادن و بهشون خوش میگذره کافیه