اولین سفر هوایی دیانا خانم در بیست و سه ماهگی
دیانا خانم اولین سفر هوایی رو به مقصد کیش در تاریخ سیزده آبان سال 94 تجربه کرد.تو فرودگاه یه کوچولو منقلب بودی و مدام بهونه میگرفتی.من هم چون میدونستم همه چیز برات جدید هستش بهت حق میدادم تا اینکه رفتیم تو هواپیما نشستیم و چون گرمت شده بود هواپیمارو گذاشتی رو سرت.انقدر گریه کردی تا لباستو کم کردم و بهت آب دادیم ، آروم شدی.ولی خدارو شکر هم رفت هم برگشت دچار گرفتگی گوش نشدی و دختر خانمی بودی هر چند که فقط دوست داشتی با بابا مهدی بری تو هواپیما دور بزنی!!!!!موقع بلند شدن هواپیما با آخرین ولووم داد میزدی تهران خداحافظ بابا امیر خداحافظ........
به فرودگاه کیش که رسیدیم کاملا سر حال و بشاش نشستی تو سبد چرخهای حمل بار و حسابی حال کردی کالسکه بینوا هم خالی از بچه و شده بود کالسکه حمل کوله و ساک
خوشبختانه ویلایی که از طرف شرکت بابا مهدی بهمون داده بودند بسیار تمیز و مرتب و بزرگ بود و کلیه امکانات ،داخلش فراهم بود.حتی بهتر از هتلهای پنج ستاره بود.چون محل اقامت تو مرکز شهر بود بعد از اینکه یه کوچولو خوابیدیم و خستگیمون در اومد رفتیم واسه پاساژ درمانی از همون شب اول خرید کردیم تا دو ساعت قبل از پرواز!!!!!
خوشبختانه این چند روز هوای جزیره عالی بود و از گرما و رطوبت خبری نبود.
یه تور دو ساعته هم با کشتی داشتیم که اونجا هم خیلی خوش گذشت ولی بس که با بابا مهدی میرفتی بالای کشتی و دوباره بر میگشتی پایین حسابی بابامهدی رو خسته کرده بودیوقت شام کلید کرده بودی به خانواده میز کناری و هر وقت بنده های خدا می خواستن نوشابه بخورن داد میزدی :خانم نوشابه نخور بدددده!!!دوغ خوبه!!!!هر چقدر هم تو این شرایط بخوام سرتو گرم کنم تا به کار کسی دخالت نکنی فایده نداره.چون انقدر از مضرات نوشابه واست گفتم که خودمون هم در حضور شما جرات خوردنشو نداریم(البته با اینکه میدونیم نوشابه بدددده)
خوشبختانه تو این سفر نظم خواب و غذا خوردنت هم بهم نخورد و کلا دختر خانمی بودی و سفر به هممون خوش گذشت.