پرنسس دیاناپرنسس دیانا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

دیانا;مسافر زیبای پاییز

مراقبت هجده ماهگی

1394/3/3 12:13
نویسنده : مامان
934 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان

پنجشنبه هفته پیش اومدی درمونگاه مامان واسه مراقبت هجده ماهگی و واکسیناسیون.خدارو شکر رشد خیلی خوبی داشتی و رفتی بالای صدک 85%.دیگه باید بیشتر حواسم به اضافه وزنت باشه.

دیانا خانم در انتظار واکسن زدن

آخرش هم آقای میرزایی همکار مامان واکسن شمارو زد که خوشبختانه خیلی اذیت نشدی.قبل از انجام واکسن بابایی  بین ساعت کاریش خودشو به درمونگاه رسوند و شما با دیدن او کلی ذوق کردی.

دیاناخانم بعد از گرفتن واکسن هجده ماهگی

آخر هفته هم همش نگران تب و پادردت بودم که خدارو شکر فقط یه کوچولو تب کردی و پای چپت هم یه ذره ورم کرد و  قرمز شد ولی جوری نبود که نتونی راه بری.محبت

دیشب برای اولین بار تنها تو اتاقت خوابیدی و همش دل نگرانت بودم که بی قراری نکنی.ولی خدارو شکر خوب خوابیدی و دیگه باید عادت کنی که تنها تو اتاقت بخوابی.تشویقتشویق

دوتا از دندونهای آسیا پایینی نصفه و نیمه زده بیرون.فدات بشم که هیچ وقت دختر اذیت کنی نبودی.با همه زجری که واسه دندونات میکشی حتی بی قراری هم نمیکنی.فقط تا جاییکه امکان داره انگشتهاتو تو دهانت میبری و بزاق دهانت هم کل گردنتو خیس میکنه.

کارهای جدید دیانا خانم در هجده ماهگی:

هر پارچه ای دستت باشه رو میندازی رو سرت و میگه الله. مثلا داری نماز میخونی.

وقتی مهر بهت میدیم سجده میکنی و مهرو بوس میکنی و مدام سرتو تکون میدی.آخه هر وقت مامان نماز میخونه تا میای مهرو از جلوم برداری من سرمو به نشونه نه نباید این کارو بکونی تکون میدم.نهواسه همین شما فکر کردی تکون دادن سر جزئی از ارکان نماز هستش.قه قهه

یه روز دیدم راه میری و دائم با خودت میگی شب شد لالا کن....بدون اینکه ما این شعرو بهت یاد داده باشیم.بعد متوجه شدم هر وقت خونه خاله ها میری اونا واسط شب خواب شلمن(اگه اسمشو اشتباه نکنم)روشن میکنن و این شعرو اونجا گوش دادی.فدای دختر باهوشم درسخوان

هروقت میاییم بیرون تو هرساعت شبانه روز دنبال ماه میگردی و به آسمون نگاه میکنی میگی:مووون

به آشغال میگی آدی.از رو زمین جمع میکنی یا به من تحویل میدی یا میری میندازی تو سینک ظرفشویی!!

جدیدا یاد گرفتی وقتی که واسه بیرون رفتن لباس تنت میکنم میری جلوی آیینه و سر تا پاتو نگاه میکنی و مدام میگی تی تی.عینک

مدتی هستش که به عروسکهات علاقه پیدا کردی.بغلشون میکنی و به می میهات میچسبونی و بهشون می می میدی یا تکونشون میدی و میگی پیش پیش....لالالالا

سلام کردنو یاد گرفتی و بعضی روزها میوفتی رو دور تند و پشت هم میگی شلام شلام...بوس

خوراکیهای مورد علاقه این ماه:

گز.کوکو سبزی.به شدت هم علاقه به دوغ داری.نوش جون و گوارای وجودت

دوست دارم عزیزم.ورودت به نوزده ماهگی رو هم عاشقانه تبریک میگم.

 

پسندها (9)

نظرات (11)

عمه فروغ
3 خرداد 94 19:19
ورودت به 19 ماهگی مبارک دیانای گلم خوشحالم که برای واکسن زیاد اذیت نشدی
مامان
پاسخ
مرسی فروغ جون.ببوس آرشیدای مهربونو
مامان ریحانه
3 خرداد 94 22:22
خدا رو شکر که نمودار رشد دیانا گلی خوب بوده و بازهم خدا روشکر که به خاطر واکسن زیاد اذیت نشده در عوض دیگه واکسنا تموم شد تا رفتن به دبستان ای جااااااااااااانم چه خوب که خوشگل خانوم دیگه تنها میخوابه آفرین به دیانای ناز نازی قربون صبر و تحمل دخملمون که برای دندوناش زیاد اذیت نکرده عزیز دل خاله
مامان
پاسخ
من با تموم شدن مراقبت هجده ماهگی یه نفس راحت کشیدم.چون هم رشد خوب دیانا تو دوسال اول واسم مهمه هم اینکه دیگه از شر واکسن نجات یافتیم.همیشه از واکسن این ماه میترسیدم و خاطره خوب نداشتم. آره عزیزم.دعا کنید این پروژه جدا کردن اتاقش ختم به خیر بشه و منجر به شکست نشه. ببوس نازنین خوشگلو شیرین زبونو
مامان ریحانه
3 خرداد 94 22:26
خانوم طلا قبول باشه نمازت فدای سر تکون دادنت دیانا خانوم شیرین زبون مامانش حالا از شیرین زبونیاش لذت ببر قلبونش برم که به عروسکاش می می میده خوب مامانش بیخود نیست بچم خوش تیپه به خاطر اینه که خودشو تو آینه نگاه میکنه غذاهای خوشمز هم نوش جونت عروسک ناز و خوشگل بوووووووووووووس واسه دیانای ملوووووووووووس
مامان
پاسخ
واقعا اون لحظه نماز خوندن دیانا دیدنیه.روسری سرمیکنه و موقع سجده دراز میکشه رو زمین و بلند میشه مرتب سرشو این ور اون ور تکون میده!!! هرجا هم قران و مهر ببینه انقدبوس میکنه و خیس میکنه از بزاقش!!! واقعا که هر روز داره خوش زبون تر و دلرباتر از قبل میشه.تازه دارم به حرف شما میرسم که شیرین کاریهاش یادم نمیمونه.این بوسها هم از طرف ما واسه شما و نازنین خوشگل
♥ایدا♥
4 خرداد 94 9:10
سلام بسیار خوش حال خواهم شد به من رای بدهید عدد 37 رو به 1000891010 ارسال کنید
مامان
پاسخ
چشم عزیزم
مامان آنیسا
4 خرداد 94 10:51
چه خوب که نمودار رشدت خوب بوده عزیزم واسه یه مادرخیلی مهمه که رشد بچش نرمال باشه فدای نماز خوندنت بشم من آنیسا هم به محضی که ما نماز می خونیم مهرامونو بر میداره و فرار میکنه مستقل شدنت مبارک چه خوب که بی دردسر تو اتاقش میخوابه من هنوز جرات نکردم آنیسا رو جدا کنم دیگه کم کم باید دست به کار بشم
مامان
پاسخ
مرسی گلم.کلا بچه ها علاقه وافری به مهر دارن.من بعضی وقتها مثل اهل تسنن بدون مهر نماز میخونم یا تو دستم میگیرم من اولش دلم نمیومد.الان هم مرتب میرم سرش ممیزنم.ولی هر چه دیرتر اتفاق بیوفته بجه هوشیارتره و وابستگی و ترسش بیشتر.من کم کم جداش کردم.اولش تختش تو اتاق خودمون بود.بعد منو تختش رفتیم تو اتاق خودش.بعد خواب ظهرو تنها گذاشتمش و شبها پیشش بودم.بعد کامل جدا شده.البته امیدوارم پروژه دچار شکست نشه
مامان افسانه
4 خرداد 94 15:00
سلااااااام ناز دل خاله خوبی فدات خدا رو شکر که ماجرای واکسن شما نفسی بخیر گذشت حالا مونده دنیای من فدای نماز خوندنت درست مثل دنیا اونم همینطوریه قربون شما فرشته های پاک و معصوم بشم الهی همیشه در راه درست قدم بردارین اون حرف زدنت فدایی داره خاله جوووووووون 19 ماهگیت هم خیلی مبارکت باشه گل یاسممممم دوست خوبم خیلی کار خوبی کردی دیگه جداسازی زو شروع کردی من موندم اخه دنیا شیر خودمو میخوره چیکار کنم دایما شبا برا شیر بیدار میشه تو فکرم هست تا دو سه ماه دیگه از شیر بگیرمش موندم بخدا یکی میکه اره یکی میگه نه هر دکتری هم یه نظر داره خییییییلی دلم براتون تنگ شده بود بووووووووووووووووووووووووس
مامان
پاسخ
ممنون از لطفتون عزیزم.ان شالله واکسن دنیای نازمون هم به خیر میگذره.میبینی کار بچه ها چقدر یه شکله.انگار خدا همشونو کپی پیست کرده.دیانا هم هنوز شیر منو میخوره.ولی من چون بعد هز واکسن 18تصمیم داشتم جداش کنم عادتش دادم یه خوردن غذای آخر شب.حسابی سیر میشه و دوباره شیر خودمو میخوره یعد تاصبح میخوابه.واسه همین دیگه نصف شب چون سیره بیدار نمیشه.بهترین زمان الانه.هرچی دیر بجنبی وابستگی و ترس از جدایی بیشتر میشه عزیزم.جداش کن چون گام بعدی از پوشکو شیر گرفتن باید باشه
مامان نيوشا
4 خرداد 94 17:00
آخى فداش بشم خداروشكر كه تبش خوب شده و پاهاى نازش هم خوب شدهمامانى از طرف من خانوم طلا رو ببوس راستى مطلب گذاشتم نظر يادت نره خانومى
مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیزم.ممنون از لطفتون.چشم.حتما میام پیشتون
نیکتا
4 خرداد 94 17:41
سلام خاله جونم میشه یک لطف بکنید و عدد 75 رو به سامانه 1000891010ارسال کنید ؟خیلی خیلی ممنونتون میشم
مامان
پاسخ
با آرزوی موفقیت در همه مراحل زندگی
مهتاب مامان اشکان
6 خرداد 94 11:37
سلام دوست عزیز.ماشالا چه دخمل ناز و خوشگلی دارین . خدا حفظش کنه. مامانش لذت ببر از شیرین زبئنیاش من که لذت برم قربون نماز خوندنش الهی خانومی خوشحال میشم به ما هم سر بزنید .
مامان
پاسخ
ممنون از لطفتون گلم. خدا اشکان قشنگو واستون حفظ کنه.با آرزوی موفقیت گل پسری در مسابقه
مامانی بهار
8 خرداد 94 23:24
دیانا جون خیلی دوست داریم
مامان
پاسخ
ممنون از لطفتون عزبزم
مهسا مامی رها
10 خرداد 94 16:06
سلام به دیانای تپلی و نااااز 18 ماهگیت مبارک خانوم خانوما چه کار خوبی کردین که دخملی رو جدا کردین...منم این روزا بدجوری تو فکرشم.. راستی خوشحال میشم به ما هم سر بزنید
مامان
پاسخ
سلام دوست جدیدم.ممنون از لطفتون.ماشالله به گل دختر ناز و خوشگلتون.خدا حفظش کنه.مرسی که به ما سر زدیزدید.خوشحالم از آشناییتون