پرنسس دیاناپرنسس دیانا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

دیانا;مسافر زیبای پاییز

گلبرگ پانزدهم گل زیبایم.....

1393/12/2 8:01
نویسنده : مامان
462 بازدید
اشتراک گذاری

ماهگرد پانزده ام دخترک شیرین زبونم به چشم بر هم زدنی گذشت.هر روز که بزرگتر وشیرین زبونتر میشی به خودم میبالم برای داشتن فرزند خانم و فهمیده ای مثل شما ولی از طرفی دلم واسه خاطراتی که پشت سر میمونه خیلی تنگ میشه.از اونجایی که عادت داری فیلم های دوران شیرخوارگیتو روزی صد بار ببینی وقتی منو بابا هم با شما همراه میشیم و میبینیم که دخترک 2945گرمی حالا واسه خودش خانمی شده خدارو هزاران بار شکر میکنیم ولی دلمون پر میکشه واسه دوران سپری شده  که فقط خاطره ای ازش باقی مونده.....

این روزها خیلی شیرین شدی و لذت زندگی با تو برامون هزار برابر شده.به بابا مهدی علاقه وافری داری و همش در حال گفتن بابایی هستی.یه روز داشتم سیب میخوردم یه تکه هم دست شما دادم تا بخوری که سریع گفتی بابایی...یعنی چرا به بابا ندادی و فقط داریم ما دوتا سیب میخوریممحبت

از اونجایی که بابا مهدی تو خونه باید همیشه روی کاناپه بشینه و پاهاشو دراز کنه!!!و کنترل تی وی رو تو دست بگیره و هر شبکه ای که باب میل خودش باشه رو بذاره!!!!تو ذهنت نشسته که این مکان متعلق به پدر بزرگوار و کنترل تی وی در اختیار کامل ایشان می باشد چون که یه روز که من بر کرسی پدر جلوس کرده بودم و واسه اولین بار در حال تغییر شبکه تی وی بودم به زور اومدی کنترلو از دست من کشیدی و گفتی بابایی و سریع کنترلو به  پدر بزرگوار تحویل دادیخنده

به سفره موزیکالت علاقه مند شدی و وقتی میگیم صدای فلان حیوونو در بیار اول صداشو در میاری بعد میوفتی روی سفره و شروع به بوس کردن همون حیوون میکنیبغل

شب جمعه عروسی رویا دختر عموی مامان بود.شما هم که عاشق تی تی و ددرر مجالس شادی...وارد که شدیم شروع کردی به خوردن خیار و به حالت نشسته رقصیدن.بعد خاله زهرا شمارو برد تو سالن یه دوری بزنه.اونجا بود که تازه فهمیدی واسه اولین بار هست که تو مجلسی هستی که با کفش میتونی راه بری.و اینطور بود که تا آخر مجلس منو مامان جونو خاله هارو مستفیض کردی تا صدها بار باهات تو سالن قد م بزنیم!!

لغات جدید:

یک دو سه:       یک     دو      دی....

حمید(پسر همسایه):  حمی

بارون:بارو

توپ(بال):  با

نی نی (BABY): بی بی

 

پسندها (5)

نظرات (5)

عمه فروغ
3 اسفند 93 23:26
15 ماهگیت مباررررررررررررررک دیانای گلم این فسقلی ها چه زود بزرگ میشوند ان شاا.. 1000 باشی فرشته آسمونی ای جوووووووووونم همه دخترها بابایی هستند ان شاا.. خدا بابا جونت رو برات نگه داره دیانای گلم
مامان
پاسخ
مرسی گلم.میبینی فروغ جون.تو یه چشم به هم زدن کوچولوهای شیرین خونه هامون دارن خانمی میشن واسه خودشون و همه هم بابایی شدن !!!ان شالله آرشیداجونم زیر سایه مامان بابای مهربونش بزرگ بشه
مامان افسانه
4 اسفند 93 1:01
سلام عزیز دلم فندوق خانم خوبی عزیزم مثل دنیای من بابایی شدی فدات الهی همیشه مامان بابای گلت همراه و یاورت باشن عزیزم خخخخخ مامانش دیگه تکیه بر جای بزرگان نبینم بزنی ها عروسی هم مبارک باشه همیشه به شادی برید و بیایید خییییییلی بووووووس
مامان
پاسخ
آره افسانه جون.واسه شب بیداری و غذا دادنو تر و خشک کردن مامانها میشن عزیز ولی واسه ناز و نوازش میشن باباییان شالله دنیای خوشگلم هم همیشه تو مجالس شادی شرکت کنه و با لباسهای خوشگلش مثل همیشه عروسک بشه
محمد
4 اسفند 93 6:14
سلام تخفیف نوروزی فروشگاه اینترنتی تلیپ [telip.ir] برای مدت محدود شروع شده پس فرصت رو از دست ندهید مهم اینه که حراج واقعی باشه...
مامان ریحانه
4 اسفند 93 10:09
15 ماهگی عروسک خوشگلمون مبااااااااااااااارک عزیزم چقدر همه چیز داره زود می گذره یعنی آدم وقتی بچه ی کوچیک تو خونه داره می تونه رشد و بالندگی رو به خوبی حس کنه جلو چشمت میشینه ، چهار دست و پا میره ، راه میره ، حرف میزنه و خیلی کارهای دیگه که واقعا ما حق داریم دلمون برای روزهای گذشته تنگ بشه خدا کنه قدر همه ی این روزها رو بدونیم فدای دلبریاش بشه الهههههههی عزیزم من و به یاد گذشته انداختی یادمه به همه می گفتم نازنین لقمه ی من و هم میده به باباش از بس بابا شو دوست داشت درست مثل وروجک دوست داشتنی خاله پس مامانش دیگه حواست جمع باشه آقای همسر یه بادی گارد مثل دیانا جون داره دست از پا خطا نکن قربون عروسی و ذوق کردنش انشالله همیشه به شادی باشه جیگر خاله لغات جدیدشم قربون که یک دو دیش کشته منو وای که پیشم بودی می چلوندمت عروسک ملوسک واسه دیانای شیرین عسل
مامان
پاسخ
مرسی از لطفتون خاله ریحانه مهربون که انقدر با محبت به وبلاگ دخملی سر میزنید و با حوصله کامنت میذاریدخوشحالم از آشنایی با دوست مهربون و پر انرژی مثل شما در این دنیای مجازی وروجکها این هم از شانس مامانهاست که خودشونو فدای بچه میکنن ولی بچه میشه جان نثار پدر....یه علتش اینه که بچه ها از مادرها تذکر زیاد میشنوند و از پدران بزرگوار ناز و نوازش بی حدراضیم به رضای خدا...ببوس نازنین خوشگلو خوش زبون منو
مامان آنیسا
16 اسفند 93 9:03
مثل اینکه کنترل تلویزیون در اختیار تمام پدراست ما فکر میکردیم این قانون متعلق به خونواده ماست
مامان
پاسخ
نه عزیزم.خیالتون راحت.این موضوع میون جنس مذکر تو هر خونه ای اپیدمی هستش