پرنسس دیاناپرنسس دیانا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

دیانا;مسافر زیبای پاییز

این روزهای عروسک قشنگم

1393/8/24 8:39
نویسنده : مامان
458 بازدید
اشتراک گذاری

پارسال این روزها کلی واسه به دنیا اومدن  دخترک شیرین زبونم هیجان داشتم و اگه یه وقتی از حرکاتش کم میشد چنان با عجله خودمو به رادیولوژی میرسوندم.مدام نگران این بودم یه وقت دخترکم زودتر از موعد مقرر به دنیا نیاد،یعنی کودک من با سلامت کامل به دنیا میاد؟؟اگه بعد از به دنیا آمدنش ترخیص نشیم و بگن به خاطر زردی باید بستری بشه.یا حتی نگران پر بودن اطاق بستریمون که از قبل اونجارو زیر چشم کرده بودم و به سوپر وایزر بخش هم سفارش کرده بودم که چون همکارم حتما حتما سعیشونو بکنن تا روز زایمان اون اطاق واسه من رزرو بشه...

 

خلاصه که با لطف پروردگار همه چی ختم به خیر شد و دختر مهربونم از بدو تولد چنان با ما راه اومد و کوچکترین دردسری واسمون نداشت.تا به امروز که منو خاله زهرای مهربون داریم بساط تولد قند عسلمونو فراهم میکنیم.همون شور وشعف پارسالو داریم ولی از یه جنس دیگه....فرقش اینه که الان خستگیهامون با دیدن چهره مهربون دیانای عزیزمون ،با شنیدن صدای خنده های شیرینش،با نا نای کردنش وقتی واسش آهنگ تولدت مبارکو میخونیم،به در میره...

                                                             خدایا !!!

                                                          شکرو سپاس تو را.......

شیرین کاریهای جدید دیانا خانم:

1-وقتی کار خوبی انجام میده و بهش میگیم آفرین سریع واسه خودش دست میزنه و به همه نگاه میکنه تا همه دست بزنند.تشویق

2-به شدت علاقه به خوندن کتاب داره و با هر ورقی که میزنه از خودش صداهای مختلف در میاره و به اصطلاح خودش داره کتاب میخونهدرسخوان

3-مدتی هستش که کلید روشن وخاموش دستگاه دی وی دی رو کشف کردی و تا ازت غافل میشیم میری سر وقتشتعجب

4-وقتی گرسنه هستی و مامان ازت میپرسه دیانا خانم بووووه بیارم،با صدای بلندداد میزنی و میگی:بووه اده....بعضی وقتها هم فعل مقدم بر مفعول میشه:اده بووهبوس

5-مدتی هستش که همراه غذا باید یه چیزی بخوری تا اشتهات باز شه مثلا پیاز، پیازچه ،پرتغال و...

6-به شدت به نارنگی و انگور علاقه نشون میدی و با اینکه قبل از یه ساله شدنت واست شروع کردم روزی دو تا سه تا نارنگی رو نوش جونت میکنیبوس

7-خوشبختانه یا متاسفانه علاقت به شیر خوردن خیلی کم شده و وقتی از سر کار برمیگردم دیگه مثل قدیم دوست نداری بهم بچسبی و شیر بخوری چون انقدر خاله زهرا و مامان بهت در طول روز غذاهای خوشمزه میدن که حسابی سیر هستی...

8-علاقه شدیدی داری که با رورئک بری تو اتاق خواب مامان و کشوهای لباسو باز کنی.البته دخمل خانم من اونقدر دختر محتاطی هستش که هر وقت احساس میکنه داره کار خطرناکی انجام میده تو همون پوزیشن می ایسته و با چشمهای گرد و سیاهش میون تاریکی اتاق به در خیره میشه تا یکی بره دنبالش.وقتی هم سراغشو میگیریم و میریم تو اتاق با خوشحال تمام جیغ میزنه و فرار میکنه.به عبارتی این کارش بیشتر یه بازی براش محسوب میشه تا یه شیطنتبوس

(دوباره برمیگردم با مراسم تولد دیانا خانمم...)بای بای

 
پسندها (5)

نظرات (2)

مامان آنیسا
24 آبان 93 15:36
خاله قربون این دختر شیرین زبون بشه ایشالا که همیشه شاد و سالم باشی عزیزم
مامان
پاسخ
ممنون خاله مهربون.آنیسای مهربونمو ببوس
مامان ریحانه
24 آبان 93 18:46
خاله فدات بشه که انقدر جیگر شدی بوس بوس برای دیانای ملوس
مامان
پاسخ
خدا نکنه خاله جون.ممنون از لطفتون